یک نارنجک ، سهم دو برادر
یک نارنجک ، سهم دو برادر
در عملیات کربلای ۴ حساسیت فرماندهان ارشد گردان بلال شهرستان دزفول از تیپ 2 لشکر 7 حضرت ولی عصر(عج) در جهت حضور شب عملیات برای دو یا چند برادری بسیار بالا بود. دستور داده شد به فرماندهان گروهان ها که اگر این چنین است حداکثر یک برادر در شب عملیات حضور داشته و برادر دیگر فردای عملیات به گروهان خود ملحق شود.
مسئولیت این پیغام رسانی در گروهان فتح به برادر شهید ایرج(محسن) اسماعیلی داده شد تا به محمدرضا شمس آبادی زاده(شمسایی فر) که برادر بزرگش به نام عبدالرضا شمس آبادی زاده در همان گروهان حاضر بود داده شود.
شهید محسن اسماعیلی هم در همین راستا مقدمه چینی را برای متقاعد کردن برادر کوچکتر یعنی ( محمدرضا ) که از سن و سال کم تری هم برخوردار بود آغاز نمود.
لذا پس از ساعت ها گفتگو این امر به نتیجه لازم و مثبت نرسید و موجب شد که دو برادر با همدیگر در عملیات حضور داشته باشند که یکی در دسته ای به فرماندهی برادر هادی کیانی و دیگر برادر در دسته برادر حسین خیلاپور از اروندرود عبور کرده و در شرایط خاصی از درگیری در کنار دژ واقع در جزیره سهیل روبروی جزیره مینو(آبادان) قرار بگیرند که با عراقی های مستقر در سنگرهای خود تن به تن شده بودند پس از پرتاب یک نارنجک از سوی عراقی ها بدون آنکه در آن شرایط از حضور در کنار یکدیگر مطلع باشند همزمان مورد اصابت قرار گرفته و چند ترکش از یک نارنجک نصیب دو برادر شد. این در حالیست که به محض برخورد نارنجک در کنار جمع حاضر هرکس با سرعت خودش را به یک طرف پرتاب کرد و محمدرضا وقتی به کنار دیواره دژ خیز برداشته بود در بغل اخوی بزرگ خود فرود آمد که همزمان با گفتن آخِ ناشی از اصابت ترکش ، به حضورشان در کنار یکدیگر پی بردند.
شاید این اتفاق کم سابقه، نادر و بی نظیر با توجه به حساسیت قبل از عملیات یعنی ( حضور دو برادری در شب عملیات ) در نوع خود، جالب بوده باشد.
راوی : محمدرضا شمس آبادی زاده(شمسایی فر)
وبلاگ : چمدان آبی(محمدحسین دُرچین)
مدیر وبلاگ در کنار آیت الله قاضی دزفولی