ملاقات شهید حسین غیاثی با آیت الله قاضی
ملاقات شهید حسین غیاثی با آیت الله قاضی
اگرچه زمان دوستی من و شهید حسین غیاثی به چهار سال نمی رسید ولی تأثیری که ایشان روی روحیات و تربیت بنده داشت برابر بود با چهل سال؛ به نحوی که هنوز با پندها و نصایح آن عزیز دلخوشم ... .
بعد از عملیات بدر که تمام شد آمدیم دزفول، یکی دو روز بعد شهید حسین غیاثی تماس گرفت و گفت: برای فردا صبح برنامه ای نداری؟ می خواهم با هم جایی برویم. گفتم در خدمتیم! ایشان بر مرتب بودن و آراستگی لباس برای برنامه فردا تأکید کرد. فردا صبح که نزدشان رفتم دیدم چند نفر از دوستان دیگر را هم هماهنگ کرده؛ به اتفاق و در معیت ایشان خدمت آیت الله قاضی امام جمعه فقید دزفول رسیدیم. بمحض ورود، آیت الله قاضی، ایشان را به اسم کوچک صدا کرد ... حسین چه خبر؟ وقتی شهید حسین متوجه تعجب بنده شد، توضیح داد که آیتالله قاضی بعد از هر عملیات از من انتظار دارند که خدمتشان برسم و گزارشی واقعی به عنوان کسی که در صحنه عملیات بوده برایشان بازگو کنم. آقا حسین شروع کرد و با جزئیات کامل عملیات را تشریح کرد و آیت الله قاضی هم با دقت گوش می کرد و هر از گاهی به مطالبی اشاره و یا سؤالی می کرد و شهید حسین غیاثی هم با دقت پاسخ می داد. حتی حاج آقا در مورد شهدا و اینکه چند نفر شهید شده اند و چه کسانی بوده اند هم سوال کرد.
... اتفاق جالبی که در این ملاقات افتاد و خاطره انگیز شد این بود که یکی از مسئولین دفتر ایشان وارد شدند و به حاج آقا گفتند که با اهدای مقداری طلا توسط یک خانم، هزینه خرید سه دستگاه تویوتا لندکروز برای جبهه کامل و فراهم شده، اگر صلاح می دانید تلفن حاج آقا را بگیرم و سفارش خرید بدهید. آیتالله، تأیید کردند و چند دقیقه بعد همان شخص وارد شد و گوشی را به حضرت آیتالله داد و به ایشان گفت خود حاج آقا پشت خط هستند.
(از اینجا به بعد را با لهجه آدمی نود ساله و آرام بخوانید تا حس آنروز ما را درک کنید)
« سلامٌ علیکم احوال شریفتون خوبه» ، خدا سلامتی به شما بده، آسید علی پول خرید سه لندکروز تهیه شده و بحساب واریز میشن بی زحمت بفرستشون ممنون خدا حفظتون کُنا ... سپس حاج آقا گوشی را گذاشت!! گمانم این بود که طرف مقابل از مسئولین پشتیبانی جنگ یا فروشنده ماشین است، ولی وقتی شهید حسین از ایشان پرسید حاج آقا طرف کی بود، آیت الله خیلی عادی گفت:
آسیدعلی رئیس جمهور بود!! تازه ما فهمیدیم حاج آقا داشته با رئیس جمهور صحبت می کرده!! آنجا بود که فهمیدم محبوبیت و نفوذ آیتالله قاضی در کشور و میان مسئولین چقدر است البته بارها شنیده بودم که حضرت امام خمینی به ایشان عنایت ویژه دارند و وقتی خدمت امام می روند امام بطور ویژه ایشان را تکریم می کنند ولی این مورد را حضوری دیدم ... .
به هرحال در انتهای دیدارمان، شهید حسین غیاثی از ایشان درخواست کرد اجازه دهند چند عکس یادگاری با ایشان بگیریم، باز هم نکته قشنگی اتفاق افتاد و آن اینکه علیرغم کهولت سن ایشان بلند شدند و لباس ها و عبایشان را مرتب کرده و وقتی نشستند از شهید حسین پرسید اشکالی در لباس و نشستنم نیست؟
و این نشان از نظم و انضباط این بزرگوار بود، خداوند همه شهدا و رفتگان را غریق رحمت کند.
راوی : حمید مجدی نسب
منبع : کتاب خطبه های مقاومت(محمدحسین درچین)
وبلاگ چمدان آبی chamadaneabi.blogfa.com